یکی از دانش آموختگان اين مدرسه، آقای عبداله جوادی فرزند مشهدی آقابالا وپدر نویسنده ،محقق وزبان شناس زبردست ،آقای فرهاد جوادی می باشد.عبداله جوادی با این که بیش از چند کلاس  ،درس نخوانده ولی حوادث و رویداد های حیات خود خود را از بدو تولد تا سال 1345در قالب یک زندگی نامه به رشته ی تحریر در آورده است. در صفحه ی 11این زندگی نامه که در سال 1345نگارش يافته ،به این اقدام مهم اشاره شده است که عینا نقل می شود:"و باری آن وقت بود که به سال 1319 رسیدیم که امسال در  شهریور ماه تابستان بود.ملت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی(نیروهای شوروی)به ایران آمدند واز اول بهار امسال در قریه ی ما که سعدی نام دارد و جزو محال یکانات است یک شخصی به نام سید الهوردی موسوی ،مدرسه ی شخصی تشکیل داده بود معلم آن را از محال خوی که میرزا لطیف نام داشت آورده بودوخرد ومخارج وجای استراحت همه این ها را شخص نام برده به عهده گرفته بود ویک عده از بچه ها ی ده مشغول خواندن تحصیل درس بودندوبنده نیز در آذر ماه همان سال یک کلاس درس با هزار زحمت رفتم چون که پدر ومادرم تنها بودندبدین جهت راضی نبودند که من بروم درس بخوانم با زور خودم که در این باره گوش به حرف پدرومادرم نداده و رفتم به درس خواندن مشغول شدم و کتاب های اولی را هم چون دور از شهر بودیم از رفقایی که کتاب اول را تمام کرده بودند گرفته وتهیه نمودم.روز اول که صبح به کلاس رفتم تا ظهر 32حروفات را تکمیلا یاد گرفتم."

با استناد به نوشته هاي آقاي عبداله جوادي، پس از چندين سال آموزش، اوليا نيز در تامين مخارج تحصيل مشاركت نموده كه در نهایت به علت گرانی وخشکسالی ،اولیای دانش آموزان قادر به پرداخت هزينه هاي تحصيل نشدند و این وضعیت موجب تعطیلی مدرسه گردید. با ادامه اين روند  و بدليل عدم تمكين مالي اوليا بسياري از دانش آموزان از ادامه ي تحصيل بازماندند و فقط فرزندان عده معدودي از اوليا توانستند در شهرستانهاي مجاور ادامه تحصيل دهند.