چنگیزآقایی "دن بیر شعر

بیر گون دئدی کونلوم نیه مجنون چوله دوشدی؟


آخیر نیه آی اوزلو ساراییم سئله دوشدی؟


فرهاد نه گورموشدی کی آخیر داغی یاردی؟


کیمدیر او مگر شهرتی ائلدن ائله دوشدی؟



ادامه نوشته

عزیز دوستوم "فرهاد استبصاری"دن ایکی نمونه شعر

بولبول گول اوچون زنده دی قوش دانه یه خاطر                  یالقیزقوشاباخ گور نه قاچیرلانیــه خاطر
عشقیــن اودی یاندیردی یازیـق عاشـق زاری                  دُزدی نچه ایللـر غمـه جـانـانیـه خاطر
جانان،منی حسـرتده قـویوب تک جانا گئتدیـن                  پـؤزدون اوره گینـدن منی جانـا،نیه خاطر
پـروانیـه یازدیـم شمعیـن عشـقینـده یانارسـان          یازدی سینه مه عشقیـده پـــروا،نیـه خاطر
شمعـین ایشیقی سوندی، یازیق سوگول نـالان             یاندی نئچه ایل حیف اولاپروانیـه خاطر
مست ائتدی منی ساقی ،خومارگوزباخیشیلان           دولدورسنی تاری مییی میخانیـه خاطــر
چوخدانـدی گوزوم گوزلوری گوزلرگوزه چاتسـین               گوز وور گوزلیم باخ منه مستانیه خاطر
گـل یانیـمه ای نـــرگـس مسـت الــده پیــاله              جـام جـامه ووراخ جـامیله پیمـانیــه خاطر
ای کاش او قـارا زولفــولـره ن شــانه اولایدیــم              شوقیـله باخ ایدین،منه یوخ شانیــه خاطر
گیســــوی کمنـــدیـله منی ائتــدون اسیــرین              سال بوینوما قـول مهریله زندانیـه خاطر
مبهـوت ایلیوب فرهادی عشقـین غمی ای دل              رحـــم ایله بـودیـــوانیه دیــــوانیه خاطر

ادامه نوشته

یادی از دوره گردان هنرمند

 

 

چنان که اهالی یکان کهریز می گویند حدود چهل سال پیش ،هرسال هنرمندان دوره گردی در زمان های معینی از سال به این روستا می آمدند وهنر شیرین و تعجب آور خودشان را در معرض دید مردم به نمایش می گذاشتند.

اشخاص مسن روستا با گذشت چندین سال ،چنان با ذوق و شوق درباره هنر آنان صحبت می کنند که واقعا انسان تکرار چنین روزگارانی را آرزو می کند.

جهت یادآوری خاطرات گذشته یکان کهریز به دو مورد از آن ها اشاره می شود.

 

 

 

 

 

1-خرس آموزش دیده

 

اشخاص مسن روستا چنین می گویند که هرسال شخصی با خرس آموزش دیده ی بزرگی جهت اجرای نمایش به یکان کهریز می آمدودر میدان نزدیک مسجد جامع ،وسایل خود را پهن نموده وبا آن خرس هنرنمایی می کرد.

 

اهالی روستا با شنیدن خبر ،جمع گشته ونمایش او را تماشا می کردند.صاحب خرس علاوه بر اجرای نمایش خود،خرس را وادار به تقلید حرکات عجیب وغریبی می کرد وخرس هم بسیار زیبا آن حرکات را تقلید می کرد.(مثلا از خرس می خواست ادای نانوایان و...رادرآورد)بعد از اتمام نمایش، تماشاچیان هرکدام مبلغی رادرخور انتظار آن شخص برروی دستمال بزرگی که بر روی زمین پهن شده بود می گذاشتند وبا این کار هنر او را می ستودند.

 

می گویند آخرین باری که به یکان کهریز آمده بود،شب را مهمان شادروان حاج اسمعلی صفری شدو بعد از آن دیگر به این روستا نیامد.

 

2-رستم باز(آکروبات امروزی)

 

باز چنان که اشخاص مسن روستا می گویند دو شخص دوره گرد هنرمند،هرسال به این روستا می آمدند.به یکی از آن ها رستم باز وبه دیگری پهلوان دروغین(یالانچی پهلوان)می گفتند.آن ها دو تا تیرک بزرگ رابه طول پنج یا شش متربه طور عمودی با طناب هایی با فاصله ده متر یا بیشتر به زمین نصب می کردند و طنابی را از بالای تیرک ها به هم وصل می کردند.رستم بازبا چوب بزرگی که در دست داشت  به بالای طناب می رفت وروی طناب راه می رفت وحرکات عجیبی را روی طناب به نمایش می گذاشت.تماشاچیان او را تشویق می کردند واوبا حرکات تازه وفوق العاده ای هنرنمایی می کرد.

 

یالانچی پهلوان نیز هنرخنده دار خود را به نمایش می گذاشت وبا این کار تماشاچیان را به خود جلب می کرد.به گفته ی حاضران ،این فرد با حرکات شیرین و خنده دار خود،می خواست از طرف تماشاچیان ،چشم زخمی متوجه رستم باز نشود .چون ممکن است چشم زخم بخورد واز روی طناب بیفتد و آسیب ببیند.

 

یالانچی پهلوان در میان نمایش تماشاچیان را ترغیب می کرد که جهت تشویق رستم باز ،دستشان را به جیبشان برده و مبلغی خوبی را به دستمالشان بگذارند.ایشان چون به خواسته ی مورد نظرشان می رسیدند هر سال جهت اجرای نمایش به روستا می آمدند.راستی یاد باد آن روزگاران یاد باد.  

 

سؤالی از بازدیدکننده ی محترم"آقای واحدی"

سلام
جناب آقای سالاری استاد بنده در دانشگاه پیام نور بوده انسانی به تمام معنا و خوش مشرب و مهربان و باسواد بوده اند چگونه می توانم با ایشان تماس داشته باشم لطفا راهنمایی فرمایید . باتشکر از حضرت عالی . راستی وبلاگتان خیلی عالی است.

_________________________________________

سلام

جناب واحدی از لطف شما سپاسگزارم.جهت ارتباط با ایشان می توانید با دانشگاه شهید مدنی آذربایجان تبریز تماس بگیرید.از این که به وبلاگ بنده سر می زنید متشکرم.

مدیروبلاگ:میربهرام

نظری از میرصفر سالاری ،استاد دانشگاه

وقتی شعرهایت را می خوانم به خود می بالم از اینکه شاهد چنین استعداد از کسی هستم که پرورش یافته دیار غیرت و صداقت (یکانات)و دانش آموخته آنجاست و هیچوقت پشیمان از خدمت معلمی خویش در وطن خود نیستم

___________________________________________

سلام

ماهرچه داریم از دریای علم شما معلمان بهره گرفته ایم.خوشحالم که از اشعارم خوشت آمده.درپناه خدا شاد باشید.مدیر وبلاگ:میربهرام

شعری از بازدیدکننده محترم "میرمحرم سالاری"


میر محرم سالاری از 10 سالگی در سال1340 به همراه خانواده از روستای یکان کهریز به شهرستان خوی نقل مکان نموده. در این مدت بدور از وطن (یکان کهریز) به زندگی خود ادامه داده. اکنون چند بیت شعر در باره وطن خود یکان کهریز سروده به سمع و نظر شما میرسد.

(اوجاداغلار)

اوجا داغ لار نه کسمیسیز ارانی
گوروشمور گوزومه اورالار ایندی
گئیدمگین اوخودی دردی سینه مه
قاورلیر سینمده یارالار ایندی
آرزوم واردی بیرده گوره م اورانی
کئنلی داغ لار نه کسمیسیز ارانی
چکیلین دالیا من گده جه یم
صبریمین کاساسی جالانار ایندی
اون ئیل یاشامیشام آتا یوردومدا
عمرومون هامیسی او اون ایل اولدی

اونان بری قالما میشام من اوردا

بولمورم نئجه دی اورالار ایندی.




______________________________________________

سلام

بنده عین نوشته ی شما را که در آرشیو نظرات بود درج کردم .به گمانم جنابعالی نوه ی شادروان سیدمحرم باشید .به هر حال ممنونم.هرکجاهستیدروزگارتان خوش باد.

مدیروبلاگ:میربهرام

شعری از بازدید کننده ی محترم"صفا"

تو از جنس برفی من از جنس آتش
تو چون آه سردی و من آه سرکش

تو از جنس هستی من از جنس مستی
تو مست از شرابی من از می پرستی

تو چون سایه بی جان من از جنس جانان
تو چون بید مجنون من از جنس طوفان

تو غرقی به صورت من عاشق به سیرت
تو دنبال نفسی مریدم به فطرت

تو از جنس دنیا من از جنس اخری
تو چون خاک پستی و من روح والا

تو بیدل نبودی تو عاشق نگشتی
تو بیدرد بودی تو چون خاک مشتی

تو خاکستری من به زیرت چو آتش
شوی دور اگر تو شوم شعله سرکش

رحیم صفری دن بیر نمونه شعر

باخاندا گؤرونور شرشرین داغی

سویودلر دوزولوب باشدان آشاغی

اؤرتالیقدا واردی اونون بولاغی

سووودون سانماسی یادیما دوشدی

 

شرشرین آغزیندا امام آیاغی

حووضون اوستونده آتین دیرناغی

کؤچن لرین قالیربوردا اوجاغی

اؤجاغین یانماسی یادیما دوشدی

ادامه نوشته

شعری درمقام "معلم"ازدوست شاعرم شهرام اورنگ


ای آن که بر مجالس دلها تو سروری

فرزانه ای و بر همه فرزانگان سری

سروی که باغ دانش از آن گشته سربلند

سرهای دانش از تو گرفتند سروری

تا اوستاد اول انسان خدای اوست

بعداز خداپیمبراو و تو آخری

ابری تو کز سخای تو بر مرغزار دل

شاخ ادب به بار نشیند دهد بری

ادامه نوشته

نظری از بازدید کننده ی محترم

سلام
آقای رستمی خسته نباشید.وقتی وبلاگ شما معلم بی نظیرم را دیدم خیلی خوشحال شدم به طوری که تمام خاطرات کلاس وآن تدریس های دلنشین شما در ذهنم آمد.یادباد آن شعرهای زیبایی که سر کلاس می خواندی .به خدا تنها معلمی هستی که همیشه به یادتم .آقای رستمی ما را به اردو نمی بردند تو مسئولیتش را قبول کردی و ما را به اردو بردی .یادته چقدر خوشحال شدیم.یقین بدان به یادتیم
شاگرد شمااز شهر صوفیان

_______________________________________________

سلام

یقین بدان ما نیز به یاد شما زنده ایم .همین که توانسته ایم شما را خوشحال کنیم بسی خدا را شاکریم .آری همکلاس عزیز "یادباد آن روزگاران یادباد"امیدوارم شادکام و سلامت باشید.

مدیروبلاگ:رستمی

"یحیی فقری"دن بیر شعر


دئسه لر هارادی وطن

یکان منیم وطنیم دی

اؤلسم ده ایسته مز کفن

آدی منیم کفنیم دی


 

اوجا یئری قالا داغی

موسیقی میز قاراباغی

شیرین سویی گول بولاغی

یکان منیم وطنیم دی



ادامه نوشته

مطلبی از یک بازدیدکننده ی میانه ای (مهاجر)

سلام علیکم
در این آدرس مطلبی نوشته ام درباره ی مرحوم ابراهیم احمدی که از مطالب و تصاویر وبلاگ شما نیز در آن خیلی استفاده کردم.خوشحال می شم که سری بزنید.ببخشید مطالب رو بدون اجازه کپی کردم.وقت نبود.می خواستم روز معلم مطلب رو بنویسم و وقت اجازه گرفتن نبود از طرف منعی ندیدم و احتمال رد شدن اجازه ندادم لذا مطلب را نوشتم.اگر مطلب ، نوشته ، نامه یا عکس دیگری از مرحوم احمدی دارید ما هم استقبال می کنیم هم خواهش می کنیم که برایمان بگذارید.
یک میانه ای شاگرد احمدیwww.miyanali.com/mohajer-1371

____________________________________________

علیکم السلام

ازاین که یادی از زنده یاد ابراهیم احمدی ،معلم دلسوز وبی مانندی کردید از یک جهت خوشحال شدم که دانش آموزان با وفا و صادقی پیدا می شوند که از معلمانشان قدردانی کنندولی از جهت دیگر بادیدن نوشته شما بغض در گلویم گرفت واشک از چشمانم بی اختیار جاری شدولی چه توان کرد به قول صائب تبریزی:

بر دوستان رفته چه افسوس می خوریم       ما خود مگر قرار اقامت نهاده ایم

از این که از مطالب وعکس های وبلاگ بنده ی حقیر در معرفی شادروان آقای ابراهیم احمدی استفاده کردی بسیار ممنونم .نوشته هاو عکس های زیادی از ایشان دارم که ان شاءالله در اختیارتان می گذارم. ضمنا به وبت سر زدم خیلی عالیه آفرین.

باتشکر-مدیر وبلاگ :مبر بهرام

آنا حقینده بیر شعر(محمدحسین علیزاده)

هامی ایستکلی دن آرتیخدی منه،جان آنادیر

منه جنت،منه ایمان، منه رضوان آنادیر

منه دلبر،منه رهبر،منه یاور،منه گول

منه سونبول ، منه سوسن ، منه ریحان آنادیر

منه گؤی دیر ، منه یئردیر ، منه آی دیر ، منه گون

قارا قلبیمده ایشقلی گونوم هرآن آنادیر

    
ادامه نوشته

آنا حقینده بیر شعر(دادبر)

گئجه اولدوز سایاراق،یاتمایان انسان آنادیر

غملره دالغین اولان،کؤنلو پریشان آنادیر

بئشیگین ریتمینه لایلایلا اؤره ک دردلرینی

خاطیره دفترینه ائیته ین عنوان آنادیر

اوخویار لایلاسنه،تا یوخو تاپسین گؤزلر

گؤر آییق،باشی نین اوستونده یانارجان آنادیر

ادامه نوشته

تصویری از منطقه ی یکانات

مقاله در مورد روز مادر

مقاله در مورد روز مادر

مقاله در مورد روز مادر

آن چه مسلم است این که در قبال عشق، محبت و پاکی که مادر نثار فرزند خود می‌سازد، انسان از قدردانی عاجز و ناتوان است و بی‌تردید همین ناتوانی انسان در ارج نهادن به ارزش و مقام مادر بود که بهشت را زیر پای مادران قرار داد.

مقاله در ادامه مطلب…


ادامه نوشته

مقاله ای در مورد مادر وروز زن

اختصاص روزی از سال به عنوان روز جهانی مادر، گامی است مثبت در جهت ارج‌گذاری زحمات این قشر سرشار از عاطفه که از هیچ نوع گذشت و فداکاری در رشد و شکوفایی فرزندان‌شان دریغ نمی‌کنند. آن چه مسلم است این که در قبال عشق، محبت و پاکی که مادر نثار فرزند خود می‌سازد، انسان از قدردانی عاجز و ناتوان است و بی‌تردید همین ناتوانی انسان در ارج نهادن به ارزش و مقام مادر بود که بهشت را زیر پای مادران قرار داد.
ما در این روز که به تجلیل از مقام مادر اختصاص داده شده، پای صحبت همشهریان نشسته‌ایم تا بدانیم، در قدردانی از مادر چه گفتنی دارند، ارزش و نقش مادر را در خانواده به چه دیدی می‌بینند و چه وظیفه‌ای در قبال زحمات مادر احساس می‌کنند؟

ادامه نوشته

متن های تبریک برای روز معلم

 

معلمین عزیزم ، با سلامی گرم و آرزوی توفیق الهی ، نمی دانم با چه زبانی از زحمات بی

دریغ و تلاشهای شبانه روزی شما عزیزان تشکر و قدردانی کنم . فقط می توانم شما را

دعا کنم و از خداوند متعال طلب سلامتی و شادابی و طول عمر با عزت و عظمت برای شما

و خانواده محترمتان داشته باشم و برای آنهایی که از دنیا رفته اند طلب رحمت و مغفرت

نمایم . معلمی شغل نیست بلکه عشق است.

\" روز معلم بر همه شما عزیزان مبارک باد \".

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥


ادامه نوشته

روز و جایگاه معلم

دوازدهم ارديبهشت، روز معلم است و البته آغاز هفته معلم؛ روزي كه هم در پيش از انقلاب و هم پس از آن، چنين نامي را به خود گرفته است؛ گرچه در پيش از انقلاب، گويا دو، سه سالي بيش، پايدار نمانده است. در ارديبهشت‌ماه سال 1340 و در گردهمايي اعتراضي فرهنگيان در ميدان بهارستان- روبه‌روي مجلس ملي آن زمان- فرهنگي فرهيخته دكتر ابوالحسن خانعلي با گلوله سرگرد شهرستاني، از پاي درمي‌آيد و اين روز، تا چند سالي، از سوي فرهنگيان، روز معلم نام مي‌گيرد. اما 18سال پس از آن و در واپسين دقيقه‌هاي شب دوازدهم ارديبهشت 58، استاد شناخته‌شده حوزه، آیت‌الله‌مرتضي مطهري، شهید شد؛ و بار ديگر اين روز و آن هم پس از انقلاب، روز معلم ناميده شد.

همين جا شايسته است يادي كنيم از آموزگار ارزنده‌اي، كه دو سال پيش و در يازدهم ارديبهشت از ميان ما رفت: محمد بهمن‌بيگي، پدر آموزش عشاير ايران. كسي كه به پاس پيكار خستگي‌ناپذيرش با بي‌سوادي، در سال 1973 از سوي يونسكو، به عنوان بهترين آموزگار جهان برگزيده شد و جايزه كروبس كايا را از آن خويش كرد. اما روز و هفته آموزگار، خواهي نخواهي، بايد روزي باشد كه از آموزگاران سخن به ميان مي‌آيد و از شرايط آنها و از خواسته‌هايشان. از اين رو، من نيز به عنوان يك آموزگار، مي‌خواهم كمي پيرامون همين مساله و نقش و جايگاه آموزگاران- آن‌گونه كه هست و آن‌گونه كه بايد باشد- بپردازم؛ همان موضوعي كه از سر اتفاق، در چند سال گذشته، از زبان كارگزاران فرادست آموزشي نيز، بسيار شنيده‌ايم. پيش از هر چيز، بد نمي‌بينم به نظريه‌اي در روان‌شناسي نوين اشاره كنم، به نام «تئوري انتخاب»؛ كه با نام روان‌شناس سرشناس، ويليام گلسر، گره خورده است؛ نظريه‌اي كه بهبود رابطه‌هاي انساني را، هدف خويش گذاشته و هسته بنيادينش، كنترل دروني افراد است. گلسر، كنترل دروني را در برابر كنترل بيروني مي‌گذارد و نظريه خويش و كاركردهايش را در گستره خانواده، مدرسه، محيط كار و پهنه مديريت، مي‌گستراند.

ادامه نوشته

نظری از بازدید کننده ی محترم "صبایی"

سلام
آقای رستمی واقعا شعرهایت قیامت می کنند.تمام دردهاوواقعیت های زندگی و جامعه را باز گو کرده ایدبه خصوص در شعر "اخا ایمداده گل اولدوم"و یئتیش ایمداده یا مولا.غزل های ترکی ات خیلی قشنگه.زنده باشید.

__________________________________

سلام

آقای محترم این نظر لطف شماست.منتظرنظرهایتان هستیم.شما نیز زنده باشید.

مدیر وبلاگ:میربهرام

"ابوالفضل روزی طلب "دن بیر غزل


گؤزلرین عشقی عجب چکدی منی بنده گؤزل

وار زلیخاده اولان جاذبه لر سنده گؤزل

خال رویین گؤروبن قوندو اونا مرغ دلیم

او قونان یئرده اولایدیم ،نه اولار منده گؤزل

آچ اؤزون نوری یاییلسین وطنه،اؤلکه میزه

گون گوروب پرتو حسنون اولا شرمنده گؤزل

سورسان احوالیمی سنسیز نئجه دیر؟سؤیله یه رم:

پیس ده ییل عؤمرائدیریک بیز هله سایه نده گؤزل

گونوموز قاره سووشدی سنین عشقینده مدام

نه اولا قسمتیمیز؟بیلمیرم آینده گؤزل

"شاهینین"تحفه سی آنجاق سنه سؤزدور نه ائدیم

ارزشی یوخدو سؤزون گر چی بو میهنده گؤزل

ادامه نوشته

"حاذق"دن بیر گؤزل غزل

هایاندادیر؟

یارب منیم گول اؤزلو نیگاریم هایاندادیر؟

لاله یاناق،چیچکلی باهاریم هایاندادیر؟

اؤنسوز دوداقلاریمدا تبسم گول آچماییر

آغلار گئچیبدی لیل و نهاریم هایاندادیر؟

کؤنلوم شکسته نئی کیمی،دایم سیزیلداییر

عرشه اوجالدی ناله ی زاریم ،هایاندادیر؟

گؤزتیکمیشم یؤلا چکیرم انتظارینی

کؤنلوم داریخدی،چشم خوماریم هایاندادیر؟

آخیر بلای عشقه منی سالدی دلبریم

گول تک سؤلوب-سارالدی عذاریم،هایاندادیر؟

"حاذق"اؤنون غمینده مدام آغلاییر،دئییر:

الدن گئدیبدی صبروقراریم هایاندادیر؟

ادامه نوشته

شهید معصوم جعفری

شهید معصوم جعفری فرزند ولی در سال 1344در یکان کهریز چشم به جهان گشود وعشق به جبهه به او مجال نداد تا بیشتر از سوم راهنمائی تحصیل کند لذا پس از ترک تحصیل راهی خطوط مقدم جبهه گردید و پس از آشنایی بااصول نظامی گری به عضویت رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد .

معصوم از کودکی به مسائل شرعی معتقد بوده و ضمن شرکت در مسجد ومنبر به تکالیف دینی خود عمل کرده وبه دوستان خود هم سفارش میکرد که در راه درست اسلام حرکت کنند ،او که در محیط خانه و محله دارای برخوردی بسیار ملایم و با عاطفه بود از عزّ و احترام قابل توجهی برخوردار بودونسبت به دوستان دیگرش یک برتری نسبی دراو دیده می شدکه همان برازندگی اخلاقی او بود.

ایشان با اینکه قبل از انقلاب سن چندانی نداشت ولی درپخش اعلامیه حضرت امام نقش عمده ای را ایفا می کرد وبعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم در تمام صحنه ها حاضر بودوتا لحظۀ  شهادت دست از جانفشانی برای تداوم انقلاب بر نداشت .او چندین مورد به صورت داوطلبانه در جبهه ها حضور به هم رسانید و چندین مورد هم به افتخار مجروحیّت نائل آمد ولی این جراحات نتوانستند مانع ادامۀ راهش باشند .

میگویند در اعزام آخر وقتی معصوم می خواست از خانواده خداحافظی کند ، با حالت روحی خاص وغیر قابل توصیف از خانواده خداحافظی نمود بالحنی که حاکی از اطمینان درونی بود از خانواده حلالیّت طلبید و گفت «...«احتمال دارد این سری برنگردم »...» .

ایشان از علاقه مندان حضرت امام بود ودر نامه هایش خانواده را برای دعای به حضرت امام سفارش می کرد :«...«به مادرم بگوئیدکه هیچ غصه ای به دل راه ندهیدکه خداوند با رزمندگان اسلام است ...»

شهید معصوم جعفری بـاآگاهی و علاقۀ زیاد در خطوط مقدم جبهه بـه ایثارگری پرداخت  و دل طپنده اش در تاریخ 25/4/1363در پاسگاه زید جنوب از تپیدن باز ایستاد وروح پر فتوحش به ملکوت اعلی پیوست و پیکر مطهرش پس از تشیع پر شکوهی توسط امت همیشه در صحنه شهرستان مرند در زادگاهش به خاک سپرده شد .

شهید حسن جانجانی

شهید حسن جانجانی فرزند مهدی در تاریخ 1340در روستای یکان علیا چشم به جهان گشود و تا پنجم ابتدائی را در زادگاهش به تحصیل پرداخت و پس از ترک تحصیل در کنار خا نواده به کارهای زارعی مشغول شد . او که اهل هیئت های مذهبی بود ،علاقه وافری به انجام فرایض دینی داشت و همیشه در یاری رساندن به ضعفا و فقرا پیش قدم بود .

همزمان با ایام جوانی «حسن» انقلاب به پیروزی رسید و او از همان اوائل انقلاب از جملۀ کسانی بود که هیچ وقت  صحنه را خالی نگذاشت و همیشه در صحنه انقلاب حاضر و آماده بود .

شهید جانجانی ارادت فراوانی به اهل بیت عصمت و طهارت داشت و عاشق عزاداری ابا عبداله الحسین بوده با کتب نوحه و مداحی اهل بیت پیامبر (ص)اُنس خاصی داشت و اکثر ایام مخصوصاً در ماههای محرم الحرام اوقات خود را با قرائت این کتب سپری می کرد.

ایشان خدمت مقدس سربازی را در جبهه های دزفول به اتمام رسانیدوپس از اتمام خدمت سربازی به صورت داوطلبانه از طرف بسیج به همان منطقه عملیاتی اعزام گردید.

شهید که توفیق حضور در این منطقه را یافته بودبا تجسس فراوان پیکر مطهر یکی از همرزمان دوره سربازی خود را پیدا می کند وبه وطن خودآورده و به خاک می سپارد و برای ادامۀ راهش مجددا به جبهه مراجعت می نماید تا مبادا صلاح شهید «محمد» در زمین بماند .

ایشان که علاقه فراوانی به خانواده های  شهدا داشت و و ادامۀ راه شهدا و احترام به خانوادۀ شهدا ارزش زیادی قائل بود، قبل از رفتن به جبهه نامه ای را می نویسد ودر زیر تشک خانواده می گذارد که پس ازرفتن او بتوانند نامه را بخوانندودر آن نامه می نویسد:« مادر جان، من تا زمانیکه خون «محمد» را از صدامیان نگرفته با شم در جبهه خواهم ماند ... مادر جان خواهش می کنم خانواده شهید «محمد» راتنها نگذارید ...من جنازۀمحمد را با تلاش فراوان پیدا کردم و به وطنش آورده و به خاک سپردم واگر من هم شهید شدم و جنازه ام پیدا نشد به بالای سر مزار محمد حاضر شده وضمن قرائت فاتحه مرا نیز یاد کنید ...»

شهید در ایامی که در جبهه تشریف داشتند پدر بزرگوارشان را ازدست می هند و خودشان هم پس از تحمل تلاشها و نثار مجاهدتهای فراوان و قابل تقدیر در راه دین و دفاع از ناموس و شرف و عزت اسلامی،دل از عالم فانی بسته ودر تاریخ 26/1/1362 از جبهه دزفول به عالم ملکوت سفر کرده و به مهمانی پدر مشرف گردید .

شهید حکم علی پیری

 

شهید حکم علی پیری فرزند اسماعیل در سال 1345 در روستای یکان کهریز دیده به جهان خاکی گشودند وتا پنجم ابتدائی را در همان روستا تحصیل نمودند وپس از ترک تحصیل در کارهای مختلف کشاورزی به کمک خانواده شتافتند .او که از اوائل جوانی از سایۀ پدر محروم گشته بود دارای دیدی بسیار قوی و اراده‌ای بسیار محکم بود ودر بین دو ستانش به نصایح و گفته های او ارزش زیادی قائل بودند .

شهید پیری معتقد بودند که در کشوری که جوانانش دارای تربیت دینی باشند هجوم اجنبی ها کاری از پیش نمی برد و جوانان متدین وغیرتمند مطمئناً جواب دندان شکنی به آنها خواهد داد .

حکم علی که جوانی پر مهر و محبت بود در تاریخ 24/6/65در تپه های حاج عمران به مقام رفیع شهادت نائل آمد و نشان داد که جوانان ایران حتی با نثار خونشان نمی گذارند اجنبی ها چشم طمع در خاک و ناموس ایرانی داشته باشند و شهادت ایشان چراغی فراروی رهروان راه سرخ حسینی گشت و دوستانش برای ادامه راهش راهی جبهه های نور گشتند وپس از جنگ نیز برای تجلیل از بزرگواریهایش همیشه بر مزارش در یکان کهریز گرد می آیند و یادش را گرامی می دارند .« کسی که به خدا متمسک است از هیچ چیز نمی ترسد ،برای اینکه آخرش این است که انسان را بکشند،آخرش شهادت است و این ترسی ندارد ، جوانهای ما از باب اینکه ترسی نداشتند ، بلکه استقبال می کردنداز شهادت ، این قدرت را پیدا می کردند که همه به هم دست دادند واین مملکت را نجات دادند »                                         « مقتدای شهیدان حضرت امام خمینی (ه) »

شهید میر ابوطالب جامعی

میر ابو طالب جامعی فرزند میر سیف اله در سال 1346در روستا یکان کهریز دیده به جهان خاکی گشود وتا اول راهنمائی تحصیل نمود و در راستای کمک به معاش خانواده به کارگری در کارخانه آسفالت درشهرستان شیراز روی آوردو بعد از رسیدن به سن قانونی و احضار به خدمت زیرپرچم، با کمل خوشروئی و اشتیاق به خدمت مقدس سربازی اعزام گشت .

میر ابوطالب فردی متدین ،سر به زیر و به مسائل دینی خود معتقد بود،او از افراد همیشه حاضر مجالس عزاداری ابا عبدالله الحسین (ع)بود و عشق و ارادت خاصی به اهل بیت عصمت و طهارت داشت،ودر محیط کار نیز با رعایت مسائل مذهبی و انجام فرایض دینی بین همکاران خود نمونه کامل اخلاقی به حساب می آمدوبا احترامی که به دیگران می گذاشت در بین دوستان و همکاران و اهل فامیل از حرمت بسیار بالائی برخوردار شده بود .

ایشان چون خودشان مزه تلخ فقر را چشیده بودند همیشه به فکر مردم محروم و مستضعف جامعه بوده و با آنها نشست و برخاست می کرد وبه درد دلشان گوش می کرد و تا جائی که امکان داشت به آنها کمک می کرد و دیگران راهم به این کار تشویق می نمود .

 وی علاقه خاصی نسبت به حضرت امام (ره) داشت و فرامینش را از دل و جان پذیرا بود ، و ولایت

فقیه را به خوبی درک کرده وآن را ثمره و اساس انقلاب اسلامی ایران می دانست .

شهید میر ابوطالب جامعی برای حفاظت و حراست از کیان اسلامی و آرمانهای بلند انقلاب اسلامی تا آخرین قطرۀ خونشان مردانه به نبرد پرداخت و در تاریخ  28/3/67 در منطقه ماووت عراق به قلۀ رفیع شهادت نائل آمد و قلب تپنده اش در جوار رحمت الهی آرامش ابدی یافت .

« شما گواهان صادق و یادگاران عرفها و اراده های استوار و آهنین ،نمونه ترین بندگان مخلص حقید که مراتب انقیاد و بعثه خویش را به درگا ه اقدس حق  تعالی با نثار خون و جان به اثـبات رسانیدند.»

                                                                  «حضرت امام خمینی

شهید چنگیز برگشادی

شهید چنگیز برگشادی فرزند الهوری در سال 1339در شهرستان خوی متولد و پس از چند سال همراه والدین خود در روستای یکان علیا سکنی گزید . او علاقه فراوانی به مسائل اسلامی داشته ودر اکثر مجالس و هیئتهای مذهبی شرکت می نمود . وی علاقه وافری به اهل بیت عصمت و طهارت و مدح فضائل آن خاندان داشت و انس خاصی با کتب نوحه و نهج البلاغه داشت .

چنگیز تا سوم راهنمائی به تحصیل پرداخت و پس از ترک تحصیل با اشتغال خود کمک و دستیار پدر شد . وی دارای اخلاق و رفتار شایسته ای بود و با صمیمیت خاصی که داشت توانسته بود در دل اهل فامیل نفوذ کند و دوستان و آشنایان هم ارادت خاصی به آن شهید والا مقام داشته اند .

شهید که انگار شهادتش از قبل برایش الهام شده بود,در آخرین مرخصی با حالات عجیب و وصف ناپذیر روحی  با خانواده برخورد میکرد مخصوصاض اصرار میکرد با تمام اهل خانواده یک عکس یادگاری بگیرد . و موقع گرفتن عکس ضمن اشاراتی مختلف می خواست بیان کند که آخرین عکس یادگاری را می خواهد بگیرد.

چنگیز در آخرین نامه اش-که به گفته همرزمانش 2 ساعت قبل از شهادت و به نوشته خودش از فاصله هشتاد متری دشمن نوشته بود از اینکه توفیق یافته بود در زیر باران خمپاره های دشمن از ناموس و خاک و وطنش دفاع کند ,ابراز خرسندی کرده و خطاب به برادرش «مواظبت و اطاعت از پدر و مادر »را سفارش میکند .

یکی از فرماندهان دسته رزمی شهید در نامه ای خطاب به خانواۀ شهید برگشادی ضمن ابراز تا سف وتألم عمیق از شهادت چنگیز، از ایشان به عنوان برکت دسته یاد می کندو او را سربازی پاک می خواندو فقدان او را ضایعه ای جبران ناپذیری برای خود و دستۀ رزمیشان توصیف میکند .

شهید چنگیز برگشادی پس از رشادتهای فراوان در تاریخ 27/6/60 در منطقه دشت عباس ندای حق را لبیک گفته و به فیض شهادت نائل آمد و پس از تشیع پرشکوه توسط امت اسلامی و همیشه در صحنه شهرستان مرند ،با دستان پدر بزرگوارشان در روستای یکان علیا به خاک سپرده شد . و مزارش میعاد گاه عاشقان راه حقّ و حقیقت گردید .

شهید شهرود برجیلو

شهید شهرود برجیلو فرزند ابراهیم در سال 1346در روستای یکان سعدی پا به عرصه وجود نهاد ودر خانواده ای متوسط تربیت یافته ورشد نمود . او از اول جوانی با روحیه بسیار بالای خود در کمک کردن به اعضای خانواده پیشقدم می شد ودارای اخلاق پسندیده ای بود.

«شهرود»جوانی پرشور و نشاط ودر عین حال مطیع دستورات بزرگترها بود او از بچگی به انجام تکالیف دینی همت می گماشت و جزو بچه های مسجد و منبر بوده و به مجالس و هیئت های مذهبی علاقه فراوانی داشت ودر تمام مراسم ماه مبارک رمضان و ماه محرم الحرام مشارکت می‌کرد .

شهید برجیلو که در روز چهار دهم ماه مبارک رمضان پا به خط سرخ شهادت نهاده بود چهار روز مانده از ماه مبارک رمضان به دیدار یار شتافته و ندای حق را لبیک گفت و جزو شهدای رمضان قرار گرفت .

شهید معتقد بود وقتی که با حمله متجاوزین نوامیس ما به خطر می افتد وظیفه ماست که در مقابل آنان به پا خیزیم و خصم زبون را تا نابودی حتمی بکوبیم و از میهن خود بیرون برانیم و به دفاع از شرف وعزّت ایران شکوهمند برخاسته و از دین عزیز و خاک پاکمان دفاع کنیم و اعمال متجاوزان زورگو را با حربه های دندان شکن جواب دهیم .

شهید شهرود برجیلو در 25/2/67در منطقه عملیاتی شلمچه به شهادت رسیده و پس از تشییع پرشکوهی توسط امت اسلامی در زادگاهش به خاک سپرده شد.

«شهادت مرگ دلخواهی است که مجاهد با همه آگاهی و همه منطق و شعور و بیداری و بینائی خود انتخاب می‌کند»                                             «دکتر علی شریعتی »

شهید میرحسین حسینی کهریز

شهید میر حسین حسینی کهریز فرزند میر غلام در سال 1339 در روستای یکان کهریز دیده به جهان گشود وتحصیلاتش را تا پنجم ابتدائی در زادگاهش سپری نمود و برای امرار معاش و کمک به اقتصاد خانواده به کارهای عملی کشاورزی و کارگری روی آورد .

میر حسین که اهل هیئت ها و مجالس مذهبی بود ، با انجام تمام فرایض دینی، سالها ی زندگی خود را درسهایی می داند که باید به آنها جواب دهد و بهترین جواب را برای این سالها و درس ها شهادت در راه خدا می داند و می گوید : « بهترین نمره در این امتحان خون قلب من است که باید نثار اسلام کنم ».

شهید در وصیت نامۀ پر رمز و راز و آموزنده خود می نویسد :

«...بیست سال عمر دارم وتمام آن را بر حسرت این بودم که کاش در کربلا می بودم وبه سرورم حسین (ع )  یاری می رساندم واینک این فرصت برایم پیش آمده  وعازم کربلای ایران هستم ، ...، در زندگی ناراحتی ها و رنج های زیادی را تحمل کردم ولی هرگز تجاوز به وطنم  توسط اجنبی های متجاوز و جنایتکار را  نمی توانم تحمل نمایم  که این از تحمل مرگ هم سخت تر است ... .»

همچنین در وصیت نامۀ شان از برادران دینی خود می خواهد ، :« ... برادران من هر چه زود تر به فریاد هل من ناصر ینصرنی امام امت لبیک گوئید وبه طرف جبهه ها بروید وبا اتحاد خود این ناپاکان  را از مملکت مان بیرون کنید وهمیشه گوش به فرمان امام امت ، خمینی بت شکن قرن بیستم ، باشید ، چون رمز پیروزی ما در گرو همین وحدت است...» . ونیز می نویسند: «در شهادت فرزندان صبور باشید دشمن را محو ونابود می کند ...»

شهید «میر حسین حسینی کهریز» پس از خدمات شایانی در منطفه بستان در ، به سر پل ذهاب (پادگان ابوذر) منتقل گردید ودر همان منطقه با نبرد شجاعانۀ  خود و نشان دادن رشادت های فراوان در تاریخ 20/11/59 به درجۀرفیع شهادت نائل آمد وبا تشییع با شکوهی در زادگاهش به خاک سپرده شد .

مراسم "چؤمچه خاتین"در یکان کهریز


درحدودبیست سال پیش در یکان کهریزدر هنگام بی بارانی مراسمی به عنوان "چؤمچه خاتین"انجام می گرفت بدین گونه چند نفرکودک جمع گشته وقاشق چوبی یا چمچه ی بزرگی رابه در خانه ها می بردندواین شعرهارا می خواندند:

چؤمچه خاتین نه ایستر؟

شیرهاشیر یاغیش ایستر

الی قولوخمیرده

بیرجه قاشیق سو ایستر

چاخ داشی ،چاخماق داشی

یاندی اؤره کیم باشی

آللاه بیر یاغیش گؤنده ر

گؤیرتسین داغی داشی

آلاداغین بولودو

یئتیملرین اومودو

اللاه بیر یاغیش گؤنده ر

آرپا بوغدا قورودو

درحقیقت باخواندن این اشعار از خدای جهانیان می خواستند که باران رحمت خود را نازل کندتا کارهای کشاورزی وکشت های دیمی اهالی روستا رونق گیرد.مردم معتقد بودند که قلب کودکان پاک است وخواسته شان از درگاه خدای بخشنده زود اجابت می شود.

 

 

       

یکان کهریزین سوادسیز شاعری رحمتلیک سیفعلی صفری دن ایکی نمونه شعر


باخیرام گؤرونور ائللر اوباسی

سؤلوبدو بو چولون زرلی لباسی

بی وفا دنیادی یوخدو وفاسی

ییلاق سنه باخان گؤزلر نئجه اولدو؟

 

قره داغدا واردی قاسم خان آدی

خالق نیه پؤزدون بئله بوساطی

بی وفا دنیادی آزذی حیاتی

   ییلاق سنه باخان گؤزلر نئجه اولدو؟


 
ادامه نوشته

شعری از بازدیدکننده ودوست عزیزم "فرهاداستبصاری"

سنین عشق وخیالیندان گوزل یاریم گئجه یاری
قان آغلاردیم سیزیلدیردیم دییردیم گرگورم یاری
شیل اولسامداسوروننم سینم اوستونده یاراساری
اگریوز یول چکیلسم داره ال چکمم بولورتاری
سنی ترک ائتمرم جانااینانمیرسیزچکین داری
سوال اولسا جماعتدن کیم اولدوردی بوسرداری
یازین عشق اولدورب فرهادی آخیرده چکیب داره
اولوم وصل اولسا عشاقه چاتارنازیله دلداره

__________________________________

ساغ اول حؤرمتلی یولداشیم چوخ گؤزلدی.احساس ائدیرم صراف تبریزینین شعری سیزده بیر خاص تاثیر ائدیب واونون شعرینین وزنینده بو شعری یازمیسیز.شادیاشا

مدیروبلاگ:میربهرام

آذربایجانین بؤیوک شاعری"صراف تبریزی"دن بیر شعر

منی چرخ فلک آواره سالدی خانمانیمدان

کنار ائتدی کنار خسرو شیرین زبانیمدان

الیم چیخدی گولومده ن گولشنیمدن گولستانیمدان

طریق عشقیده من چکمیشم ال باش و جانیمدان


اولان مجنون کیمی زنجیر عشقه بسته جانیم وای

وطن آواره سی غربت اسیری خسته جانیم وای

 

دئیین جانانه ای خورشید مه رخسارینه بنده

گویون جمعیتی چون ذره نوریندن پراکنده

فراقین طاقت و صبر و تحمل قویمویوب منده

علیلم دردمندم دردیمین درمانی وار سنده


اولان مجنون کیمی زنجیر عشقه بسته جانیم وای

وطن آواره سی غربت اسیری خسته جانیم وای


 
ادامه نوشته

نظری لز یک بازدیدکننده

سلام خیلی عکسای جالبین
یکی هم مثل من دلش میخواد الان اونجا باشه وطبیعت و از نزدیک ببینه خیلی عالیه

_____________________________________

سلام شما لطف داریدوبااین تشویقی که نمودید مشتاق شدم عکس های زیبایی را از طبیعت یکانات بگیرم ووبم درج کنم.ارادتمندم از این که به وبلاگ بنده سر می زنید.

مدیروبلاگ:میربهرام

شعری از بازدیدکننده ودوست عزیزم "فرهاداستبصاری"

قارتال اولمز

نیه دوسلارغمه باتدی نیه گوزلر نمه چاتدی نیه دشمن سس اوجاتدی هارا گیتدی اوقیرآتدی
دئ گورم یوردوموزن ستاری نولدی نیه گویلر دومان اولدی نیه گوللر آنا یوردومداچخاركن سارالیب من کیمی سولدی.
سوله قارداش نه لر اولدی؟ ایشیم آه وملر اولدی منی ائلدن آیرییب دالی قویان دینملراولدی
بیله گئدسه داها عومرومده تالاندی ،داها صبریم یتیشیب باشه جالاندی داها قارتال گوی اوزونده اوخولان قانه بویاندی دونیاسی فیرفیرا تك باشه دولاندی
گوی اوزونده ن یئره دوشدی قارقالار قارتال اولوب گویلره اوشدی،دییل آچیب بوسوزی آهسته سوروشدی بو نه ایشدی قارتالین عومری مگر باشه یتیشدی؟ آمما بولسون بوسوزی قارقا صفت ناكس آدملارقوی اویانسین گونوز آسوده یاتانلاردینی دیناره ساتانلاربونی فانسین داش آتانلارقارتالین سینسادا گرقانلی قانادی هله قارتالدی بولون قارتالین آدی
پنجه سی ساغدی هله هیکلی داغدی هله گوزلری آغدی هله دیمدیی اوخ تكین ایستیر كی ساچیلسین قانادی سینسادا ایستیر كی آچیلسین اولكه میزده ن قارا بایقوش یا اولوب یا كی قاچیلسن حق سوزون اوستی گرکه کدور کی آچیلسین بوسوزوم قوی گیله دیوانه یازیلسین
میشه ده اصلان اولان یئرده شوغاللار کاراگلمز قارتال هئش واخ بونی بیل بایقوشا ایمز
مینده نه قارقا اولا قارتالا دیمزبونی توکلرده بینمز
گوره بابك كیمی قارتاللاری داشلیر قارا قوشلار، قالاسیندا نئجه گورسون كی چكیللر دارا قوشلار، نئجه گورسون كی ووروللار قانادا هی یارا قوشلار
دیورم حق سوزومی من سوز ایچینده دوزوره م ، آمما نه جور ، دوز کوز ایچینده ، ایری یول سیر ائدیری هاممی نیه بس دوز ایچینده؟ قارا ظولمت دایاناماز بولوسوز اولدوزایچینده
سانارام گونلری آخیر تاپارام من قیرآتی مینه رم ، میصری قئلیش بئلده دولاننام حایاتی سسلره م کورکیشیلر آگاه اولون كی
كوراوغلی دیریلیب ، كوراوغلی دیریلیب ...............
آنایوردومون عشقینده (اوخودوم کئف ائله دیم یاشا ولله یاشا)

_________________________________

یاشاسین حؤرمتلی دوستوم فرهاد.

مدیروبلاگ:میربهرام

سؤالی از یک پدر

سلام آقای مدیر وبلاگ
از وب جالبتون لذت بردم واقعا مطالب مفیدی داره.کاش همه بتونند منطقه ی خودشونو مثل شما معرفی کنن.
بنده از استادتان یه سؤالی داشتم واون این که بنده راننده تریلی هستم و احساس می کنم پسرم در نبود من دچار مشکلات روحی شده ومامانش میگه حتی در خواب مدام از من حرف می زنه ومعاش بنده نیز از همین طریق تامین میشه بی زحمت راهنماییم کنید.
قربان شما

______________________________

سلام آقای محترم

از این که به وب ابن جانب علاقه مند شدید کمال تشکر را دارم.مطلب شما را به حضور استاد محترم رسانده ام بعد از دریافت جواب در اولین فرصت در زیر سؤالتان درج خواهم کرد.به امید زندگی بهتر برای شما آقای محترم.

ارادتمند:مبربهرام

نظر استاد

لطفا در مورد علایم و نشانگان رفتاری پسرتان بیشتر توضیح داده و علایم را عینی تر نموده و به سن پسرتان و رابطه همسر تان با پسرتان نیز اشاره نمایید تا اینکه بهتر بتوانم راهنمایی کنم با تشکر

یکان کهریزه گله ن سایاچی لار باره سینده

 

 

سایاچی لاری دئمک اولار اؤتوز یاقیرخ ایل بوندان قاباق آذربایجانین هر یئرلرینده گؤرمک اولاردی.سایاچی لارایلین بیرمعین زمانیندا کندلره گئدیب و اؤز نغمه لرینی اوخویاردیلار.بونلارین نغمه لرینده ،حیوانلاراوقدیم طبیعته عاید اولان سؤزلری گؤرمک اولار.سایاچی لار دئمک اولار بایرامین و یازین گلمه سینی موشتولوق وئره ردیلرافسوس اولسون کی ایندی لر بونلاری گؤرمک اؤلمور .آیری یئرلرده اولسالار خبریم یوخدی ولی یکان کهریزده اؤتوز –قیرخ ایل بوندان قاباق بو نغمه لری بیر عده شخص لرکی اطرافیده ن گلردیلر اوخویاردیلار.

یکان کهریزه گله ن سایاچی لار ایکی نفر اولاردی کی بیرینین الینده بیر زیرنا وبیرینین الینده ده،آغاجدان دوزه لنمیش بیر تکه(ائرکک کئچی)اولاردی.زیرناچی زیرناسین چالاردی واوبیریسی آغاجدان دوزه لنمیش تکه نی الینده اویناداردی ونغمه لرینی گؤزل بیر آهنگیلن اوخویاردی.بوسایاچی لار قاپی قاپی گزیب وهر قاپی نین قاباقیندا دوروب وبیرنئچه بند سایاچی نغمه لریندن اوخویاردیلارو ائو صاحبیندن پای ایسته یردیلر.ائو آروادلاری وگلین لری و اوشاقلاری بو سؤزلرین تاثیرینده ،ائولرینده اولان شئی لردن گتیریب وبوسایاچی لارا پای وئره ردیلر.بعضا ده پای لارینی وئرمکده یوبالداردیلار تا بونلارین نغمه لرینه دوباره قولاق وئرسینلر.

 

سایاچی لارین بعضی لریده شوخ طبع بیر آدام لار اولاردیلارکی سؤزلرینین اؤرتاسیندا گولمه لی سؤزلرده دئیه ردیلر و تاماشاچی لاری گولدوره ردیلر.

 

سایاچی لارکنده یئتیشنده، اؤز گلمه لرینی کندین اهلینه بیلدیرمک اوچون ایلک سؤزده بیئله باشلایاردیلار:

 

سایا سایا سایادان

 

دامازلیغی مایادان

 

سایا گلدی گؤردونوز

 

سلام وئردی آلدینیز

 

آلنی تپل قوچ قوزو

 

سایاچینا وئردینیز

 

سونرا قاپی قاپی دولانیب آروادلاردان وگلین لرده ن  پای ایسته یردیلر و بو سؤزلری اوخویاردیلار:

 

یاغ وئرن اوغلان دوغسون

 

آدینی محمد قویسون

 

اؤزوده سلطان اولسون

 

یاما وئره ن قیز دوغسون

 

آدینی نرگیز قویسون

 

باشی دا کئچل اولسون

 

قیسا قیسا گله نین

 

قیسماجاغی دار اولسون

 

باسا باسا گله نین باسماجاغی واراولسون...

 

تصویری از "ککلیک بولاغی

تصویری از "ککلیک بولاغی واقع در نزدیکی قلعه کوه یکانات

تصویری از جاده یکان کهریز-مرند

چشم اندازی از جاده یکان کهریز-مرند وقلعه کوه یکانات

سیاووش حمزه لو دن بیر نمونه شعر(یئکنلی)


آندا ایچه رم قیزیل توپراق ائلینه
وطن اولادینین شیرین دیلینه
یاناقدا آل بیتن قیزیل گولونه
       

          اینانمیشام یکاناتین ائلینه
         «وورولموشام آذربایجان دیلینه»

آندا ایچه رم یورد آخان قانلارا
غیرتلی یاشایان قوچ اوغلانلارا
وورسادا کونلومه آیریلیق یارا
      

          اینانمیشام یکاناتین ائلینه
          وورولموشام آذربایجان دیلینه

ادامه نوشته

نظری از بچه انقلاب


سلام
jتصویری از منطقه یکانات عکس جالبیه
نگاه افراد متفاوته. یکی نگاه میکنه و رد میشه
یکی نگاه میکنه و جذب تماشا میشه و لذت میبره.
یکی هم نگاه میکنه و به آفریننده این زیبایی احسنت میگه و شکر میکنه
یا حق

____________________________________

سلام

یکی هم مثل شما هم جذب تماشا میشه وهم به قدرت آفریننده اش احسنت میگه.از این که تصویر را پسندیدید ممنونم.بازهم به ما سربزنید.

یاحق

باتشکر:میربهرام



تصویری از منطقه یکانات

منظره ی دیدنی

سرازیری روستای روم قویوسی واقع در یکانات

سلام بهرام جان
یاشاسین یئکن اولکه سینین بویوک اویرتمنی "میرصفر سالاری" جنابلاری.
اوستاد سالاری منیمده اوستادیم اولوب و بوینوموزدا چوخلی حقی واردی . اونا گوره اوز مینت دارلیغیمی اونا بیلدیریب و گول اللریندن اوپورم.

___________________________________

سلام تشکرلریاشا.نظرلرین یولونی گؤزله ییرم.چیچیکین:میربهرام

بیراؤره ک سؤزی یورد اوغلوندان

اسگین اورگیم اسگین اسیر تورپاغ ائلینده قورتولموش ادو هورا چکیر گیرو بلینده دوست عزیزم هنرمندی شما در معرفی فرهنگ فولکولوریک غنی وانسان ساز یکانات واقعا عالی است. اگر ما گذشته خود را نشناسیم بی گمان در آینده به بیراهه خواهیم رفت.بدون شک نام شما در ذهن فرزندان یکانات باقی خواهد ماند.(آیلار کیمی باخ سن بیزه بیر آتماجا آت سن هردم گوزلیم یورد اوینه بیر گونش آت سن)

_____________________________________________

سلام شمامحبت دارید منتظر نظرات سبزتان هستیم.ارادتمند:میربهرام

سؤالی لز بازدیدکننده محترم

سلام روزتون بخیر خیلی عالیه لطفا معرفیش کنین میخواییم بشناسیم این صفا کیه
_________________________
سلام آقای منافی ،بازدیدکننده محترم روز شما نیز به خیر .عرض کنم ایشان همیشه به وب بنده سر می زنندواشعاری از خودشون رو در قسمت نظرات درج می کردند ومی گفتند از دوستان صمیمی شما هستم در نهایت خودشان را معرفی نکردندبنده مجبور شدم اشعارشان را در قسمت بازدید کنندگان درج کنم.شادکام باشید.

(ارادتمند مبربهرام رستمی-لطفاگاه گاهی به ما سربزنید.)

مطلبی از دوست شاعرم در موردعکس زنده یاد وحید صفری

حیدر بابا دونیا یالان دونیادی
سلیمانان نوحدان قالان دونیادی
اوغول دوغوب درده سالان دونیادی
هرکیمسه یه هر نه وئریب آلیبدی
افلاطونان بیر قوری آد قالیبدی
روح پاکش شاد وقرین رحمت الهی باد.نعمت اله جعفری از ارومیه


____________________________________________

یاشا عزیز وایستکلی دوستوم.چیچیکین:میربهرام


پیشنهادی از آقای علی پیری

باسلام خدمت دوست عزیزم جناب آقای رستمی
ازراه اندازی وبلاگ متشکرم امیدوارم درآینده ازرسوم وواداب یکانیان وازمفاخرحال حاضروازافرادتاثیرگذارازتمامی طوایف وازصاحبنظران بنام یکانات دردرج مطالب استفاده گردد
باتشکرعلی پیری ازارومیه

_______________________

سلام دوست عزیز،از این که به وبلاگ بنده حقیر سر می زنید متشکرم.چشم باکمال میل .منتظر نظر های مفیدتان هستم .قربان شما میربهرام

مطلب جالبی از حسین ،بازدیدکننده محترم

آتش مستی به جانم شعله ها انداختی ...ناله هایم دیدی و بر من نظر ننداختی شعری از خود وحید خدا بیامرز

__________________________

 حسین آقا خودتان را معرفی نکردیدولی ممنونم که این بیت زنده یاد را در اختیارم گذاشتید.به هر حال ممنون .این بیت را با اجازه شما در زیر عکس زنده یاد وحید صفری درج کردم.با تشکر فراوان :میربهرام رستمی

پیشنهادی از استاد یحیی عراقی

با تشکر از جنابعالی: لطفا به بیوگرافی میکائیل آزافلی هم اشاره نمایید تا این عاشیق شاعر بیشتر برای خوانندگان معرفی گردد. در صورت امکان و صلاحدید این شعر که از عاشیق و شاعر نامبرده می باشد در وبلاگ قرار دهید:

لعنت
ایکی محبتین ایکی سئوگی نین
گیریب آراسینی قاتانا لعنت
آلدانیب شهرته وارا دولته
یاخشینی یامانا ساتانا لعنت

اولوم اولسون دوزو ترسه یازانا
قورد کیمی قودوروب یولدان آزانا
آلچاغا ساتقینا قویو قازانا
آلدادیب گناها باتانا لعنت

آزافلی میکائیل بو قدر یئتر
آتالار سوزودور اکدی یین بیتر
شیطاندان یزیددن شمیردن بتر

دوستا تله قوران آتانا لعنت

___________________

سلام چشم دوست عزیز .شادکام باشید.

شعری از بازدید کننده محترم ،دوست عزیزم فرهاد

اوخودوم شعریوی ،لذتلیدی بال تک دادی وار
یکانین ،اولکه لرایچره سایلان بیر آدی وار
اوزومی سنله برابر سانابیلمم بولورم
سن اولان یئرده دانیشسام منه چوخ ایرادی وار
آممانیلیم کونول ایستیرسنه اوخشادسین اوزون

قوی دئسینلر یکانین سیدی وار فرهادی وار

_______________________________

سلام منی شرمنده ایله میسن .ساغ اول شاد یاشا

کیچیکین:مبربهرام

پیشنهادی از بهروز آقایی

سلام آقای رستمی.وبلاگ قشنگی دارین .از خاطراتی که از قهرمانان یکانات نقل کردید خیلی خوشم آمد.پیشنهاد میکنم از این گونه خاطرات که مربوط به قهرمانانمان می شود بیشتر نقل کنین زیرا نقل اینگونه خاطرات باعث می شود عموم مردم حتی مردم خود یکانات بیشتر با قهرمانان آن خطه آشنا شوند.

متشکرم

___________________________

سلام به روی چشم آقای آقایی.زنده باشی

حرف دل بازدیدکننده محترم  میرصفرسالاری استاد دانشگاه

بهرام جان جدا" دستت درد نکنه با این زحماتی که می کشید سوژه های جالبی انتخاب می کنی که قطعا ارزشمندند و ماندگارتر . همین مورد یعنی خانه قوچعلی خان برای همه تازگی و جذابیت دارد. الهی که خسته نباشی.

سلام بهرام جان
  
اگه  امکانش باشه عکسهای خاطره انگیز از در گذشتگان قدیمی که تصویر هر کدام از آنها تداعی یک دوره زمانی خاصی خواهد بود را در وبلاگ بگذارید که جذابیت خاصی و  پرباری وبلاگ رد بر خواهد داشت .
_________________________________
سلام چشم آقای سالاری.زنده باشی

رحمتلیک حاجی اشرف صفری دن بیر نمونه شعر

رحمتلیک حاجی اشرف صفری یکان کهریزین ساییلان والده ن یاپیشان انسان لاریندان ساییلاردی. بورحمتلیک سواددان بهره سیز ایدی ولی گؤزل شعرلر بؤیوک تورک شاعرلریندن اوخویاردی و چوخ اؤره که یاتیملی صحبت لر ایلییه ردی. خاطیرلامالییام کی بو اؤزوده هردن شعر دییه ردی.افسوس اولسون کی بورحمتلیگین شعرلرینی یازیب و ساخلامییب لاروشعرلرینی اؤزونن توپراق آلتیندا پنهان ائدیب.من بونون شعرلریندن یکان کهریزده سوروشارکن بیربندینی تاپا بیلدیم کی جوانلیقیندا یئنگجه دؤزونده دئییب.

سحرچاقی منده دوشدوم بودؤزه

جانیم قوربان اولسون او آلا گؤزه

نه اولار سئوگیلیم گله سن بیزه

اوتانما آنادان باجی دان گؤزل

شعری ازبازدیدکننده محترم چنگیز آقایی وکیل پایه یک دادگستری

سلام
شعر زیر را در زمان بچگی برای سرهنگ مهرگان سروده بودم. کاش عکس آرامگاه سرهنگ مهرگان را نیز منتشر می کردین.

جوانان یکانند عشق پیشه
چو فرهادند اهل کوه و تیشه
اگر بر نوگلی دل بسته باشند
که از هجرش چو بلبل خسته باشند
بدان آن گل همان خاک است و آن سنگ
که آن شیرین سخن آن مرد سرهنگ
به وقت مردنش گفتا پسر جان
برایم تنگ و تاریک است آلمان
صدایم می کند آن خاک پاکم
که در دوری از آن من سینه چاکم
مرا خاکم کنین آنجا که دیگر
ندارم طاقت دوری ز دلبر
کنون او در همین جا آرمیده
کجا شمعی چنین پروانه دیده

شعر دیگری از شعرای یکانکهریز در مورد سرهنگ مهرگان به یاد دارم که خیلی زیباست.
قوربان اولوم او اینسانا حرمت ساخلیار وطنه
خوش گونونده دئییب گولر آغلیاندا آغلار گئنه
آلمان هارا یکان هارا باخ اوردان بورا گلنه
سرهنگ آخیر دملرینده اوزون توتوب دئدی سنه
داش توپراغیننان دییشمم کل آلمانی یکانات
___________________________________
سلام  شعرجالبی است درادامه زندگی نامه ی زنده یادسرهنگ مهرگان درج کردم .چشم عکس ایشان وآرامگاهش  را در بالای زندگی نامه اش درج می کنم.از لطف شما ممنونم.
ارادتمند:میربهرام

شعری از بازدیدکننده محترم

یاندیردی بوشعرین منی ای تاج سر
حوری سن اوزون سنه چاتمازبشر
باغلانمیشام عشقینده اوزوندن بتر
ویرد ایله میشم شعریوی شام وسحر

هربیتینه بئل باغلامیشام نیلییم

_____________________________

سلام یاشا قارداش-میربهرام

شعری از بازدیدکننده محترم "صفا"

تو قشنگی
مثل این آبی آرام بلند
مثل آواز کبوتر
مثل یک مرغ غزل خوان
مثل یک سبزه به آغوش چمن
مثل خورشید بهاری
مثل آهوی فراری مثل بیقراری
مثل پروانه قشنگی تو قشنگی

مثل یک خواب طلایی
مثل صحرا و گل و سنگ
مثل آواز شباهنگ
مثل چشمه
مثل یک ساحل زیبا
مثل یک غروب پاییز
مثل یک طلوع سبزینه قشنگی تو قشنگی

سینه ات مثل بلور
دهنت غنچه نشکفته به باغ
گیسوانت شب یلدای سیاه
مثل یک سرو بلند
چون سپیدار محبت لب حوض

مثل یک برگ لطیفیو قشنگی تو قشنگی

_____________________________

سلام از این که به وبلاگ بنده سر می زنید ومدام مطلب وشعر میذارید متشکرم شعرهایت عالیه.موفق باشی.

ارادتمند:میربهرام

ادامه نوشته

شعری از بازدیدکننده محترم یحیی عراقی (ازاساتیددانشگاه)

شعری از هوشنگ جعفری شاعری از دیار زنجان

داغلارین باشینی پیتیراق آلیب
قاییدین دورنالار قاییدین بوردان
شنلیک لر یوردونا غم کولگه سالیب
قاییدین دورنالار قاییدین بوردان

بورداکی دورنالار سوسوب دانیشمیر
دورنا وار دورنایا یانیب آلیشمیر
دورنا وار ساتغین دی بیزه قاریشمیر
قاییدین دورنالار قاییدین بوردان

داغلاردا دورنالار شاختادان دونور
دورنالار یوردونا قجیرلر قونور
بورداکی قاریلتی بئینیمی یونور
قاییدین دورنالار قاییدین بوردان

کیم دوشور قاباغا چالاغان چالیر
بوغجالیر بودارلیر نفسین آلیر
دورنالار صف باغلیر سورگونده قالیر
قاییدین دورنالار قاییدین بوردان

یکان کهریزده رایج اولان ناغیل لاردان

یددی قارداش بیر باجی

بیری وار ایدی، بیری یوخ ایدی، تاری­دان سورا هئچ کیم یوخ ایدی. بیر آروار وار ایدی یئددی اوغلو. بو آرواد گئنه­ ده بویلو اولور. اوغلانلار شیکارا چیخارکن دئییرلر:

- آی آنا! بو دفعه بیر قیز دوغسان دوغموسان، آما اوغلان دوغسان بیز داها بیر ده بو ائوه آیاق قویمویاجاییق.

آنا دئدی:


ادامه نوشته

روستای یکان سعدی


یکان سعدی یکی ازروستاهای یکانات محسوب میشودکه در دامنه ی کوهی قرار گرفته است.این روستا از شمال به قره بولاغ وقوچعلی کهریزی واز جنوب به اصل کند واز مشرق به چای کسن واز مغرب به راه بین المللی مربوط می شود.این روستا از دهات نسبتا بزرگ یکانات است که مردم آن در کارهای کشاورزی ودامداری فعالیت می کنند.عده زیادی از مردم آن به پیمانکاری و آسفالت کاری در شهرهای مختلف ایران از جمله مرند،ارومیه ،خوی،شیرازو... مشغول اند.

ادامه نوشته